محل تبلیغات شما

آن روزها غربت نبود
 و غم میان دو انگشت جای می‌گرفت
آرام‌آرام غم بزرگ شد
وغربت پا گرفت
حالا می‌توانند میز را بلند کنند
صندلی را بلند کنند
اتاق را طوری بچینند که خود می‌خواهند
آنهایند که تصمیم می‌گیرند
بلندبلند حرف می‌زنند
و مرا می‌ترسانند.

#غلامرضا_بروسان

-تنهایی سی‌و‌چهار سالگی با تنهایی بیست سالگی فرق می کند،بسیار فرق می کند.

من صورتم به صورتِ شعرم شبیه نیست

این روزها که می گذرد

چه مرگمون شده لعنتى؟؟

تنهایی ,فرق ,سالگی ,غم ,می‌ترسانند ,غلامرضا ,فرق می ,را بلند ,بروسان تنهایی ,سی‌و‌چهار سالگی ,تنهایی سی‌و‌چهار

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها